سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، بخشش را دوست می دارد وناخنْ خشکی را دشمن می دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

جزیره متروک

                                                                              به نام خالق هستی بخش

مسئول گروه سیاسی جزیره متروک: علیرضا خسروی

«روژه گارودی» نکات تازه ای را درباره حادثه 11سپتامبر فاش کرد:

خلبانان آمریکایی برخورد هواپیماهای مسافربری به برج های مرکز تجارت جهانی را اقدامی هماهنگ شده با مقامات بلندپایه امنیتی و سیاسی این کشور اعلام کرده اند.
«روژه گارودی»، نویسنده و اندیشمند فرانسوی شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در پاریس گفت:

او اظهار داشت، بسیاری از اخبار مربوط به 11سپتامبر از سوی رسانه های غربی به طور عمد نادیده گرفته شده اند، در حالی که این اخبار می تواند نمایانگر حقایق بسیار باارزشی در این زمینه باشند، و خاطرنشان کرد: تنها چند روز پس از انفجار برج های مرکز تجارت جهانی و ساختمان وزارت دفاع آمریکا در واشنگتن 200 خلبان ارشد خطوط هوایی و همچنین نیروی هوایی این کشور پس از نشستی طولانی درباره حوادث 11سپتامبر بیانیه ای منتشر کردند که از سوی رسانه های غربی نادیده گرفته شد. آنها اعلام کردند، برخورد هواپیماهای مسافربری به برج های مرکز تجارت جهانی حساب شده و بسیار پیچیده تر از آن بوده است که خلبانان مبتدی با چند ماه آموزش از روی دستگاه های زمینی هواپیماهای مسافربری، بتوانند آن را انجام دهند، و چنین اقدامی بدون اطلاع و هماهنگی و حمایت رده های عالی امنیتی و سیاسی کشور غیرممکن است و آنها حداکثر خیانت را به کشورشان کرده اند. در بیانیه خلبانان آمریکایی آمده است، دولت این کشور از دستگاه های فوق العاده پیشرفته و جدیدی برخوردار است که توانایی هدایت هواپیماها از راه دور را دارند و این دستگاه ها می توانند هواپیماها را بدون دخالت خلبان به سمت هدف های مورد نظر خود هدایت کنند.

نویسنده فرانسوی خاطرنشان کرد: آمریکا در پی حوادث 11سپتامبر دوران جدیدی از سلطه طلبی را برای جهان در نظر گرفته است که به آن نام مبارزه با تروریسم داده است.

وی افزود: واشنگتن با دستاویز قراردادن حوادث 11سپتامبر امروزه درصدد استفاده حداکثر از نیروی نظامی خود برای حضور در مناطق حساس جهان است. به گفته «گارودی»، آمریکا پس از حضور در کنار منابع غنی نفت آسیای مرکزی اکنون تمام توان خود را متوجه منطقه خلیج فارس کرده است و در این میان مقابله با رژیم عراق بهترین بهانه برای ماجراجویی جدید واشنگتن است.

 

 

بازگشت هنری کیسینجر؛ آیا او طراح حوادث 11 سپتامبر است؟

تیری میسان Tierry Meyssan
سایت اینترنتی شبکه ولتر

* اشاره:

تیری میسان، نویسنده و رییس شبکه اینترنتی «ولتر» زمانی که به شهرت رسید، در دو کتاب مستند به مدارک و ادله، این بحث را طرح کرد که دولت آمریکا در طراحی حادثه 11 سپتامبر، نقش داشته است.

او مدتی قبل به ایران آمد و در چند جلسه دلایل خود را برشمرد. مقاله زیر آخرین نوشته او درباره حادثه 11 سپتامبر و مسؤولیت هنری کیسینجر ـ وزیر امور خارجه اسبق آمریکا ـ در کمیته تحقیق برای روشن شدن ابعاد این حادثه بزرگ است.
::

جرج. دبلیو. بوش، ایجاد یک کمیسیون ملی تحقیق در مورد حوادث 11 سپتامبر را تصویب کرده است. هدف از این تصمیم، اطمینان دادن به خانواده های قربانیانی است که روز به روز شک و تردیدشان نسبت به اطلاع رسانی های رسمی دولت آمریکا در مورد حوادث 11 سپتامبر بیشتر می شود. در مقابل، جرج . دبلیو. بوش، هنری کسینجر را مأمور هدایت و رهبری این تحقیقات کرده است.

لازم به توضیح است که ما از تاریخ 19 سپتامبر 2001 به بعد در همین سایت به مسؤولیت فردی هنری کیسینجر ـ وزیر امور خارجه اسبق آمریکا ـ در طرح ریزی حوادث 11 سپتامبر اشاره کرده بودیم و بعد از ما نیز، بسیاری از رسانه ها به این مسأله پرداختند.

چهارشنبه 27 نوامبر، جرج . دبلیو. بوش، با تصویب ایجاد یک کمیسیون ملی و مستقل تحقیقاتی در مورد حوادث 11 سپتامبر، شگفتی همگان را برانگیخت. رییس جمهوری آمریکا که تا آن زمان به شدت با چنین تحقیقاتی مخالف بوده، نهایتاً تسلیم فشارهای خانواده های قربانیان شد.علی رغم مخالفت برخی سناتورهای جمهوری خواه، خانواده های قربانیان، به خصوص بعد از انتشار کتاب من یعنی «نیرنگ هولناک» نارضایتی خود را از عدم انسجام و اطلاع رسانی های ضد و نقیض رسمی دولت آمریکا در مورد این حوادث، اعلام کردند. در پی بحث و گفت وگوی بسیار، کنگره آمریکا که خود از انجام هرگونه تحقیق به طور مستقیم در مورد حوادث 11 سپتامبر، امتناع ورزیده بود، در چارچوب بودجه کلی اطلاعاتی سال 2003، مجوز ایجاد یک کمیسیون تحقیق مستقل را صادر کرد. رییس و نایب رییس این کمیسیون، دو تن از شخصیت های معروف آمریکا هستند که توسط رییس جمهور تعیین شده اند، علاوه بر این دو نفر، 8 تن از نمایندگان پارلمان هم در این کمیسیون عضویت دارند که توسط کنگره تعیین شده اند و شامل 4 جمهوری خواه و 4 دموکرات می باشند. نه تنها این کمیسیون وظیفه دارد افرادی را که مسؤول رخ دادن حوادث 11 سپتامبر بوده اند یا در پیشگیری از این حوادث، اهمال کرده اند معرفی کند، بلکه در پایان مأموریتش می تواند تغییراتی در جهت گیری های سیاسی دولت پیشنهاد کند. از زمان تشکیل کمیسیون تحقیق در مورد حمله «پرل هاربر» و کمیسیون «وارن» که مسؤول روشن کردن ماجرای قتل رییس جمهور کندی بود، هرگز هیچ کمیسیون مستقلی در آمریکا از چنین امتیازاتی، به ویژه در زمینه دسترسی به اطلاعات محرمانه، برخوردار نبوده است.

انجمن های خانواده های قربانیان تلاش کردند، حتی الامکان رئیس و نایب رییس کمیسیون از بین افراد قابل اعتماد انتخاب شوند. آنها امیدوار بودند که جرج. دبلیو. بوش، سناتور سابق و جمهوری خواه نیوهامپشایر یعنی «وارن. بی. رودمن» را به ریاست این کمیسیون و نیز، تیم رویمر نماینده دمرکرات ایندیانا را به معاونت وی انتخاب کند. ولی علی رغم انتظار آنان، دکتر هنری کیسینجر 79ساله به ریاست کمیسیون تحقیق و جرج . جی. میشل، رهبر سابق اکثریت دموکرات سنا از مین انتخاب شد.

هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه سابق و مشاور امنیت ملی سابق آمریکا، قطعاً توانایی لازم برای انجام چنین مأموریتی را دارد؛ اما مسأله، این است که انتخاب وی به ریاست این کمیسیون تحقیق به خودی خود، اعتبار این کمیسیون را زیر سؤال می برد.

 

 

رییس مشکوک:

برخلاف آنچه که در ایالت های آنگلوساکسون آمریکا مرسوم است، هنری کیسینجر، علاوه بر ریاست کمیسون ملی تحقیق در مورد حوادث 11 سپتامبر،در عین حال، رییس هیأت مدیره شرکت «کیسینجر و شرکاء» و مشاور حدود 30 شرکت چندملیتی است و مدیریت چندین شرکت از بین این شرکت های چند ملیتی را نیز بر عهده دارد. این مسأله ممکن است باعث بروز نزاع بر سر منافع شود، مخصوصاً وقتی که صحبت از شرکت های اسلحه سازی یا اکتشاف و بهره برداری از مولد اولیه در میان است.

از سوی دیگر، هنری کیسینجر، با این که در سال 1973، جایزه صلح نوبل را به خود اختصاص داد، مسؤول موارد بسیاری از نقض حقوق بشر، و نیز جنایات جنگی و ضدانسانی است. وی بودکه تصمیم به بمباران غیرنظامیان در لائوس و کامبوج گرفت و به کودتاهای کشورهای آمریکای لاتین و به خصوص براندازی رژیم سالوادور آلنده را در شیلی نظارت کرد. وی نیز از ترورهای سیاسی حمایت کرد که نمونه بارزش مورد اسقف «ماکاریوس» در قبرس است و زمینه را برای نسل کشی در تیمور شرقی فراهم کرد و … دکتر کیسینجر از رفتن به اسپانیا و فرانسه سر باز می زند؛ چرا که قاضی «بالتازار گارزون» در اسپانیا و قاضی «روژه لولوار»در فرانسه می خواهند از وی در مورد دست داشتن در «طرح کندور» بازجویی کنند. کاخ سفید، نیز، اخیراً تأکید کرده است که ایالات متحده به این علت از تصویب کنوانسیون «رم» که دادگاه جنایی بین الملل بر اساس آن ایجاد شده است،خودداری می کندکه دکتر کیسینجر مجبور نشود در چنین دادگاهی حاضر شود. همانطور که استیون افتگورد مسؤول برنامه اسرار دولتی در فدراسیون اندیشمندان آمریکا خاطرنشان می کند، او «یک فرد مظنون است نه یک محقق»، «او یکی از افرادی است که با سرسختی فراوان با ارایه اطلاعات دولتی به کنگره، دادگاهها، محققین و افراد مخالفت می کرد.» بنابر این، احتمال این خیلی کم است که کیسینجر، دولت را مجبور کند اسرار و اطلاعات دولتی را در اختیار کمیسیون تحقیق قرار دهد؛ چرا که می ترسد با این اطلاعات سابقه ای درست شود که به ضرر خود وی باشد.

 

 

قضاوت و بازی در آن واحد:

نمی توان این فرضیه را که ممکن است هنری کیسینجر، شخصاً و در کنار بازهای افراطی پنتاگون در حوادث 11 سپتامبر دخیل بوده باشد، به طور کل کنارگذاشت. این سؤالی است که من از 19 سپتامبر در سایت «ولتر» مطرح کرده ام. به این دلیل که فرض من این بودکه «لوموند دیپلماتیک» با این انگیزه با تحقیقات من (در این مورد) مخالفت کرده بود که «از وقتی که کیسینجر روند تنش زدایی با بلوک کمونیست را به جریان و فعالیت انداخته است، به جای این که رهبر جناح راست جمهوری خواه آمریکا به حساب بیاید، بیشتر مورد نفرت این جناح است. اگر بین کیسینجر و بازهای افراطی بر سر مسأله رفع تنش های آمریکا با بلوک کمونیست، اختلافات تاریخی به وجود آمده است، این بدان معنی نیست که بازهای افراطی، نفرت خاصی از وی دارند. مطبوعات آمریکا ضمن اعلام انتساب «هنری کیسینجر» به ریاست کمیسیون تحقیق در مورد حوادث 11 سپتامبر، امروزه می نویسند که کیسینجر کهنسال همواره، روابط پایداری با یاران مورد اعتمادش یعنی «دونالد رامسفلد» و «دیک چنی» داشته است. جهت یادآوری، خاطرنشان می کنم که 11 سپتامبر 2001، «هنری کیسینجر» اولین کسی بود که پیشنهاد کرد از این حوادث در درازمدت و در جهت گسترش سلطه آمریکا استفاده ابزاری شود. خود او بود که (به دولت آمریکا) توصیه کرد، چه طالبان در حوادث 11 سپتامبر نقش داشته باشند، چه نداشته باشند، به افغانستان حمله کند و بعد از سقوط رژیم طالبان، باز خود او بود که توصیه کرد به عراق حمله شود. هنوز از ویرانه های ساختمان مرکز تجارت جهانی دود و غبار بلند می شد و فقط چند دقیقه از سخنرانی رادیو ـ تلویزیونی که «بوش» از درون کاخ سفید ارایه داد، گذشته بود که واشنگتن پست، ستون تریبون آزاد خود را در سایت اینترنتی اش به مشاور سابق امنیت ملی اختصاص داد. هنری کیسینجر گفته بود: دولت می تواند این حملات را با عملیاتی سیستماتیک پاسخ دهد که امیداورم حاصلش، همان نتیجه ای باشد که از پاسخی که به حمله پرل هاربر دادیم، عایدمان شود، یعنی ویرانی کامل سیستیمی که مسؤول این حملات بوده است، شبکه ای از سازمان های تروریستی است که پناهگاهشان در پایتخت های برخی کشورهاست.

در خیلی از موارد، ما این کشورها را به خاطر پناه دادن به چنین سازمان هایی تنبیه نمی کنیم یا حتی در مواردی، روابط تقریبا طبیعی با این کشورها برقرار می کنیم. (…) با این که این عملیات به گونه ای انجام شده که می توان کار «بن لادن» باشد، ما هنوز به طور قطع نمی دانیم که آیا بن لادن عامل این حوادث بوده است یا نه. با این حال، هر دولتی که به گروههایی پناه می دهد که قادرند دست به چنین حملاتی بزنند، حتی اگر این گروهها در واقع در عملیات (11 سپتامبر هم نقشی نداشته باشند، باید بهای سنگین آن را بپردازند. «ما باید در عین آرامش و با روشی سنجیده اما شدید، به این حملات پاسخ دهیم.» و همین کیسینجر بود که در شماره 13 فوریه واشنگتن پست، تحلیلی بر سقوط طالبان نوشت و حمله به عراق را توصیه کرد.

با این که کمیسیون تحقیق در مورد حوادث 11 سپتامبر، 18 ماه برای ارایه گزارشش فرصت دارد، احتمال دارد که هنری کیسینجر خیلی زودتر از این موعد به نتیجه ای که جرج دبلیو بوش، انتظار دارد، برسد و دولت آمریکا را بیش از پیش از توصیه هایش بهره مند سازد.

هرقدر هم که کمیسیون تحقیق فرصت داشته باشد، احتمال این که بتواند تحقیقی در مورد مسؤولیت رییس جمهورش در طراحی حوادث 11 سپتامبر، انجام دهد، خیلی کم است. به علاوه، اصلا لازم نیست که کمیسیون تحقیق، نتیجه ای در این مورد ارایه دهد؛ چرا که نتیجه گیری اصلی را جرج دبلیو بوش، حتی قبل از آن که تمام اعضای کمیسیون، مشخص شده باشند، ارایه داد.

بوش قبل از امضای دستور تشکیل کمیسیون تحقیق اظهار داشت: عاملان این حوادث، افراد «القاعده» هستند که آمریکا یکی پس از دیگری آنها را از بین می برد.

* نوشته: تیری میسان Tierry Meyssan

روزنامه نگار، نویسنده و رئیس شبکه ولتر Roseau Voltaic

www.polejazire.parsiblog.com

به وبلاگ جزیره متروک سر بزنید و از مطالب جالب دیگر استفاده کنید.www.polejazire.parsiblog.com



 




علیرضا خسروی ::: پنج شنبه 86/12/2::: ساعت 9:2 صبح

             راه لذت از درون دان نه از برون            ابهلی دان جستن از قصر و حصون   

          آن یکی در کنج مسجدمست و شاد           و آن دگر در بتغ ، ترش و بی مراد

راهها و روش های مختلفی برای چگونه زیستن وشاد زیستن وجود دارد که برخی این روش را می توان نام برد...

 1 .     توکل به خداود که در همه امور زندگی باید صورت گیرد وزندگی راشادمانه می کند.

 2 .     راضی بودن از زندگی و شرایطی که در آن قرار داریم و استفاده کردن از آن شرایط به نحو خوب واحسن.

 3 .     عشق ورزیدن و عاشقانه زندگی کردن و بخاطر عشق با مشکلات مبارزه کردن.

  4 .     فروتنی و تواضع .

 5.     شجاعت در زندگی و هدفمندی در زندگی .

 6 .     زندگی درزمان حال ودوری از خاطرات منفی .

 7.     انعطاف پذیری ، در مقابل مسائل و شرایط زندگی .

 8 .     کرامت نفس و بزرگ داشتن نفس و عدم وابستگی .

 9.     داشتن جسم سالم و ورزش کردن.

10.اعتدال و میانه روی در زندگی و فعال و مشغول بودن.

 11.صداقت و راستی .

 12 .خوشبختی خود را باور داشتن و فراموش نکردن در زندگی .

 13.بخشش وگذشت و اجتماعی بودن در زندگی .

 14.برنامه ریزی و نظم در زندگی ، ابتکار وخلاقیت داشتن .

 15.اعتقاد به ارزشها...

سخن پیشوایان اسلامی در غم و شادی

پیشوایان و ائمه دینی ما در مورد غم و شادی واقعی و غم و شادی منفی سخنان گهرباری گفته اند که ماحصل آنها ونتیجه آن را درزیر می نویسم .

شادی کردن مؤمنان خود یک عمل پسندیده وخوب است که زدودن غم واندوه از چهره مؤمن باعث شاد شدن دل او درقیامت می شود وبهشت برای کسانی که دل مؤمن را شاد می کنند مباح شمرده شده است و بعد از سلامتی و تندرستی بزرگترین نعمت خنده است و اینکه شادی مایه آرامش روان است و غم واندوه نفس را در تنگنا قرار می دهد و آرامش را از بین می برد .

و در جایی دیگر حضرت علی می فرمایند:

اندوه جسم را تباه می کند وکسی که غم او بسیار باشد اندوه او به درازا می کشد.

 




علیرضا خسروی ::: سه شنبه 86/11/30::: ساعت 6:27 صبح

 

 

 

 

امروز  داشتم  با خودم  فکر میکردم  می شه یک دقیقه به هیچی فکر نکنم

 

سعی کردم  ولی نشد بعدش تصمیم گرفتم  فقط به  کلمه ی «هیچی» فکر

 

کنم  بازم نشد این  هیچی هم  فلسفه های زیادی داشت که هی به ذهنم

 

خطور میکرد . نمی دونم می شه ،آدم چند ثانیه به هیچی فکر نکنه ؟ نمی

 

دونم راهش چیه ولی می دونم  شدنی و باید بشه آخه بعضی وقتا از بس

 

 هجوم افکار زیاد  می شه  که آدم سر درد می گیره .

 




علیرضا خسروی ::: جمعه 86/11/26::: ساعت 2:49 صبح

به من گوش بده مثل همیشه منوبپذیر  منی که تو رو گاهی وقتا نمی بینم منی که گاهی

وقتا یادم می ره از کجا و چرا اومدم

خدای خوبم  این دنیا رو نمی بینم  یعنی دیگه نمی خام ببینم  وقتی به اطرافم نگاه می کنم  تزویرو ریا بیداد می کنه. اگه انسانا بدون ماسک

 بودند چی می شد نه من نمی تونم تحمل کنم ...

خدیا اینجا زندان زندان. هر روز که به آسمان نگاه می کنم میله هاش منو تو خودش می فشارند دارم له می شم تواین زندان خدایا می دونم

 خودت این دنیارو بهم دادی نه من ناشکر نیستم  توقعم بالا رفته آخه دنبال دنیای بهترتم . کاش می شد اینقدر عجول نبودم آخه با خودم فکر

می کنم یعنی می شد  چشمم رو می بستم و بعد دیگه اینجا نبودم ... وای اگه اومدم و اون طور که تو می خای نبودم دیگه چه کار کنم  معبودا

تنها خودت می تونی بهم رحم کنی ...

عزیز همه به من بده اون چیزی که خودت  می  خواهی

معشو قا نگاهت رو از من نگیر خودت می دونی تحمش رو ندارم...

 




علیرضا خسروی ::: جمعه 86/11/26::: ساعت 2:40 صبح

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 0


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :11761
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<